«رز گریه کرد» روایتی است تلخ از زندگی آقای «بووری» معلم خصوصی رز. او که هر پنج شنبه برای تدریس، رز را در منزل خود می پذیرد. متوجه می شود که همسرش در همین ساعت در خانه با مردی موسوم به «ایزام» قرار ملاقات هفتگی دارد. اما سرانجام ایزام از خانم بووری روی برمی گرداند. پس از چندی آقای بووری به منزل رز به مناسبت قبولی او در دانشگاه دعوت می شود. پس از اتمام ضیافت و رفتن آقای بووری، رز ناگهان گریه سر می دهد. در بخشی از داستان می خوانید: «رز گریه کرد به خاطر رنج خاموش آقای بووری؛ به خاطر او که دعوتی تلخ را با اصرار مادر از همه جا بی خبرش پذیرفته بود. به خاطر آخرین فرصت طلایی که این مهمانی برای دو نفر دیگر پیش آورده بود گریه کرد و برای زنی که ارتکاب گناه سرانجام وادارش کرده بود رویش را به سمت دیوار برگرداند و به خاطر مردی که در قبال همسرش وظیفه ای روشن داشت. مجموعۀ حاضر حاوی داستان های ترجمه شده ای از «ویلیام ترور» نویسندۀ قرن بیستم ایرلندی است که از این مجموعه ها انتخاب شده اند: کمی درحاشیه؛ مجردهای تپه؛ و داستان های برندۀ جایزۀ اوهنری. داستان «یک بعد از ظهر» نیز از مجلۀ نیویورکر، مه 2006 برگزیده شده است