این کتاب پرفروش، اثری با شهامت شخصی بزرگ و پرفروشترین داستان، روایت واقعی استایرون از نزول او در یک افسردگی فلجکننده و تقریبا خودکشی است. استایرون شاید اولین نویسندهای باشد که ترس کامل از چشمانداز روانی افسردگی و همچنین مسیر روشنبخش بهبودی را منتقل میکند. نویسنده ی کتاب در مورد کتابش نوشته است: " این کتاب برمبنای یکی از سخنرانیهای من شکل گرفت که در ماه مه ۱۹۸۹ در بالتیمور ایراد کردم، در کنفرانس اختلالات عاطفی که بخش روان پزشکی دانشگاه جانز هاپکینز متولی اش بود. صورت مفصل آن در دسامبر همان سال در مجله Fair Vanity منتشر شد. ابتدا قصد داشتم مطلب را با روایت سفرم به پاریس شروع کنم، سفری که به دلیل تشدید بیماری افسردگی ام اهمیت به سزایی برایم داشت، ولی به رغم فضای استثنایی و فراوانی که مجله در اختیارم گذاشت، محدودیت ناگزیری وجود داشت و ناچار شدم این بخش را به دلیل موضوعات دیگری که قصد مطرح کردنشان را داشتم، حذف کنم. در این نسخه آن بخش را به جای آن در آغاز کتاب برگردانده ام. به غیر از چند تغییر و بعضی اضافات اندک، باقی متن همان است که قبلا بود."