راینر ماریا ریلکه، شاعر و نویسنده ی بزرگ آلمانی را اغلب ما ایرانیان تنها به شاعری می شناسیم. بله، ریلکه جزو شاعران اوایل قرن بیستم است که در شکل گیری شعر نو در اروپا و جهان، نقش شایانی ایفا کرده است و شعر او شعری «نورمانتیک» عارفانه و سخت درونی است که مایه هایی از سمبولیسم و عینیت گرایی در مراحلی از عمر شاعر، در آن ها به چشم می خورد. طرح های ریلکه، قصه های پایان نیافته ی اویند که پس از مرگ وی جمع آوری شده اند. در میان آن ها نوشته های بسیار کوتاهی در موضوعات مختلف به چشم می خورد. نمایشنامه ها و درام های ریلکه در مقایسه با آثار دیگر وی شهرت چندانی ندارند و در واقع می توان ادعا کرد که ریلکه هرگز درام نویس موفقی نبوده است. نامه هایی که ریلکه به افراد مختلف نوشته، جایگاه مهمی در میان آثار وی دارند. این نامه ها که رقم شان به هفت هزار می رسد همچون کلیدی هستند برای شناسایی زندگی و منش ریلکه از رهگذر کشف لحظه های خودمانی و صمیمی او با دیگران. گو اینکه در میان نامه ها جابه جا به آرای ریلکه درباره ی شعر و دیدگاه او نسبت به هنر نیز اشاره رفته است.