داستان کوتاه نثری کوتاه است که به طور معمول می تواند در یک نشست خوانده شود و به یک حادثه خودمختار یا یک سری از حوادث مرتبط متمرکز است ، با هدف ایجاد یک اثر یا خلق و خویی واحد. داستان کوتاه یکی از قدیمی ترین انواع ادبیات است و در قالب افسانه ها، داستان های عامیانه و حکایت ها در جوامع مختلف باستانی در سراسر جهان وجود داشته است. داستان کوتاه مدرن در اوایل قرن 19 بوجود آمد. داستان های کوتاه همانند رمان از طرح و سایر مولفه های پویایی استفاده می کنند ، اما معمولا به میزان کمتری. در حالی که داستان کوتاه عمدتا از رمان متمایز است اما نویسندگان در هر دو به طور کلی از تکنیک های ادبی مشترکی استفاده می کنند. تعیین آنچه دقیقا یک داستان کوتاه را از قالب های داستانی طولانی تر جدا می کند ، مسئله ساز است. یک تعریف کلاسیک از یک داستان کوتاه این است که فرد باید بتواند آن را در یک نشست بخواند ، نکته ای که بیشتر در مقاله "فلسفه ترکیب" ادگار آلن پو آمده است. برخی از نویسندگان استدلال کرده اند که یک داستان کوتاه باید شکلی دقیق داشته باشد. سامرست موگام فکر میکرد که داستان کوتاه "باید دارای طراحی مشخصی باشد که شامل یک نقطه عزیمت ، یک نقطه اوج و یک نقطه بازشناسی باشد. با این حال آنتون چکوف که فکر می کرد یک داستان نه باید آغاز و نه پایان داشته باشد ، با این نظر مخالف است. این فقط باید "تکه ای از زندگی" باشد که به طور پیشنهادی ارائه می شود. سوکومار آژیکوده یک داستان کوتاه را چنین تعریف کرد: "یک روایت نثر کوتاه با یک اثر شدید اپیزودیک یا حکایتی".