"مومیا و عسل" مجموعه داستانی است به قلم "شهریار مندنی پور" که شامل سیزده داستان کوتاه بوده و کارکردهای زبان و نحوه ی به کارگیری آن بیش از همه در آن به چشم می خورد. آن سوی داستان های این کتاب، افرادی هستند که رنج می کشند و این رخدادهای رنج آور، وجود شخصیت ها را به ورطه ی تردید می کشاند. هر داستان معما و رموز مخصوص خود را دارد و "شهریار مندنی پور" خوانندگانش را برای کشف راز این معماها از هزارتوی پیچیده ی عواطف، هویت و تجربه ی شخصیت ها عبور می دهد. داستان "مومیا و عسل" که نام مجموعه هم براساس آن انتخاب شده، زندگی یک خانواده ی اصیل و مرفه شیرازی را زیر ذره بین می برد؛ در روز هفتم پدربزرگ خانواده، وصیت وی گشوده می شود و او وصیت کرده که فرزندانش در خانه ی اجدادیشان سکنی گزینند. قاعدتا همه ی آن ها حاضر نیستند به این وصیت تن دهند و تفرقه و گسست، تبری بر ریشه ی این خانواده ی بزرگ خواهد بود. داستان دیگر این مجموعه "زیر بال درنا" نام دارد که به زندگی یک کارمند جزء می پردازد. منبع درآمد اصلی این مرد، کشتن سگ های بیابانی است اما حتی برای او که تمثیل بی رحمی است، عشق منادی نجات خواهد بود. یکی دیگر از قصه های این مجموعه با عنوان "بشکن دندان سنگی را"، قصه ی پسری سرباز است که در دیاری غریب به توهم و خیال دچار گشته است و راوی قصه دختری است که نامزد اوست. دختر از طریق نامه از احوالات نامزدش با خبر می شود و داستان با روایت او و نامه های رد و بدل شده پیش می رود. باقی داستان های این مجموعه به قلم "شهریار مندنی پور" عبارت اند از: "پسرک آن سوی رود"، "نارنج های شریر شیراز"، "باران اندوهان"، "مردمک های خاک"، "سنبل ابلیس"، "فصل های برزخ"، "نظریه ی پنجشنبه"، "دره ی مهرگیاه" و "طوطی پیر بر بام قزاق".