آنچه نویسندگان کتاب «قدرت و پیشرفت» در این کتاب بر آنند که کارآفرینان و مدیران عرصۀ فناوری و نیز کارگران و نیروی کار بدون تحصیلات عالیه را به آن توجه دهند این نکته است که، برخلاف عقاید مرسوم، پیشرفت فناوری بهطور خودکار و بدون مداخلۀ انسانی، به خیر همگانی منجر نمیشود و همه را از مزایای خود بهرهمند نمیسازد. دارون عجماوغلو و سایمون جانسون در کتاب «قدرت و پیشرفت» با رجوع به تجربههای تاریخی دورههای مختلف تاریخ بشر، از جمله دورۀ شکوفایی صنعت در قرن نوزدهم، نشان میدهند که رشد بهرهوری برآمده از پیشرفت فناوری تنها در زمانهایی توانسته به افزایش نیروی کار و اشتغالزایی و افزایش دستمزد منجر شود که خواست و ارادۀ کارفرمایان و صاحبان صنایع و مشاغل و تولیدکنندگان و نیز خواست و ارادۀ کارگران بر آن بوده که چنین اتفاقی بیفتد. کتاب «قدرت و پیشرفت» نشان میدهد که پیشرفت فناوری و رشد بهرهوری همیشه و در همهجا به بهبود زندگی نیروی کار و رفاه و نفع همگانی منجر نشده و در مواردی تنها به رفاه معدودی از نخبگان و خواص و متخصصان و مهندسان و دانشمندان و کارآفرینان و تولیدکنندگان ثروتمند منجر شده و آنها را ثروتمندتر و برعکس، عرصه را بر نیروی کار تنگ کرده است. بنابراین سادهانگارانه است که گمان کنیم پیشرفت فناوری، خودبهخود و بدون مشارکت فعالانۀ انسانی، آیندۀ بهتری را برای عموم و اکثریت مردم رقم خواهد زد. کتاب «قدرت و پیشرفت» به ما میگوید که پیشرفت فناوری چگونه و در چه شرایطی میتواند نفع همگانی را رقم زند و تکنولوژی را چگونه میتوان مدیریت کرد و به آن جهت داد تا در مسیر منافع عمومی و همگانی قرار گیرد نهفقط در خدمت رفاه گروهی خاص. کتاب «قدرت و پیشرفت» از مقدمهای با عنوان «پیشرفت چیست؟» و یازده بخش تشکیل شده است. بخشهای یازدهگانۀ کتاب «قدرت و پیشرفت» عبارتند از: «کنترل فناوری»، «چشمانداز کانال»، «قدرت متقاعد کردن»، «گسترش بدبختی»، «طبقۀ متوسط انقلاب»، «تلفات پیشرفت»، «مسیر رقابتی»، «آسیب دیجیتال»، «تلاش مصنوعی»، «شکستهای دموکراسی» و «تغییر جهت فناوری».