تراکت ها، پوسترها، بولتن ها؛ کلمات خیابانی، کلمات بی پایان. این همان دغدغه ی تأثیرگذاری نیست که آن ها را ضروری می کند. آن ها چه تأثیرگذار باشند و چه نباشند، به «تصمیم گیری در همان دقیقه » تعلق دارند. آن ها پدیدار و ناپدید می شوند. همه چیز را نمی گویند بلکه برعکس، همه چیز را خراب می کنند. آن ها بیرون همه چیز هستند و قطعه وار کنش گری و تأمل ورزی می کنند. آن ها هیچ ردپایی به جا نمی گذارند: ضربه ی قلم مویی اند که رد ّی از خود نمی گذارد. هم چون کلمات روی دیوارها، در ناامنی نوشته می شوند، در شرایط خطرناک خوانده و دریافت می شوند. آن ها خود حاملان خطراند و سپس با عابری که از کنار آن ها عبور می کند، نمی بیندشان یا فراموش شان می کند، همراه می شوند و عبور می کنند.