ارزیابی مجدد اساسی از نقش مناسب سیاست در زندگی معاصر. جورجیو آگامبن، فیلسوف برجسته سیاسی، در این بازاندیشی انتقادی مقولههای سیاست در یک زمینه اجتماعی-سیاسی و تاریخی جدید، برای پرداختن به وضعیت و ماهیت خود سیاست، از آثار قبلی خود استفاده میکند. آگامبن که سیاست را با شکستهای خودآگاهی و پیامدهای خود روبهرو میکند، تحلیل خود را بر اساس ارتباط آشکار معاصر تنظیم میکند. او به روش کنایهآمیز و جذاب خود، سیاست ژست را پیشنهاد میکند - سیاست ابزارهای بدون هدف. در میان موضوعاتی که آگامبن مطرح میکند، پارادایمهای سیاسی «بهدرستی» تجربه، و همچنین آنهایی است که عموما بهعنوان سیاسی تلقی نمیشوند. او کار خود را در مورد قدرت زیستی که فوکو آغاز کرده بود، آغاز میکند و زندگی طبیعی انسانها را به مرکز شهر بازمیگرداند و آن را مبنای اصلی سیاست میداند. سپس به موضوعاتی مانند حالت استثناء (تعلیق موقت حکم قضایی) می پردازد. اردوگاه کار اجباری (منطقه بی تفاوتی بین عمومی و خصوصی و در عین حال ماتریس مخفی فضای سیاسی که در آن زندگی می کنیم)؛ پناهنده ای که با شکستن پیوند بین انسان و شهروند، از وضعیت حاشیه ای به کانون بحران دولت-ملت مدرن می رود. و حوزه ابزارها یا حرکات خالص (آن حرکاتی که چیزی بیش از وسیله باقی نمیمانند، خود را از هرگونه ارتباط با اهداف رهایی میبخشند) به عنوان حوزه مناسب سیاست. کار آگامبن با توجه به خواسته های فوری لحظه سیاسی و همچنین به ورشکستگی گفتمان سیاسی، سیاست را زنده می کند و زندگی را به سیاست باز می گرداند. جورجیو آگامبن در کالج بین المللی فلسفه در پاریس و در دانشگاه فلسفه تدریس می کند. ماسراتا در ایتالیا او نویسنده زبان و مرگ (1991)، بند (1992) و جامعه آینده (1993) است که همگی توسط انتشارات دانشگاه مینه سوتا منتشر شده اند.