ولفگانگ والتر آرنولف آبندروت (2 مه 1906 - 15 سپتامبر 1985) یک حقوقدان و دانشمند سیاسی آلمانی سوسیالیست است. وی مدت کوتاهی استادی حقوق در آلمان شرقی را بر عهده داشت. همانطور که با استالینیسم مخالف بود ، وی به آلمان غربی عزیمت کرد و در آنجا در 1950 در دانشگاه علوم سیاسی به عنوان استاد علوم سیاسی منصوب شد. در اواخر دهه 1950 ، در حالی که در دانشگاه ماربورگ بود ، آبندروت نظارت رساله دکترای یورگن هابرماس ، فیلسوف ، جامعه شناس و نظریه پرداز سیاسی آلمانی بزرگ را بر عهده داشت. آبندروت نویسنده کتاب «فاشیسم و کاپیتالیسم: نظریه هایی درباره ی خاستگاه و کارکرد اجتماعی فاشیسم»در سال 1906 در البرفلد متولد شد و در خانواده ای از سوسیال دموکرات ها بزرگ شد. پدرش معلم بود. وی در 14 سالگی به عضویت حزب کمونیست جوان آلمان (KJVD) درآمد. در نتیجه تحریکاتش برای جبهه متحد سوسیال دموکراتها و کمونیستها ، در سال 1928 از حزب کمونیست آلمان (KPD) اخراج شد. در سال 1933 ، وی به دلایل سیاسی شغل خود را به عنوان یک وکیل پایه یکم از دست داد و به ارائه مشاوره حقوقی برای بسیاری از مخالفان رژیم پرداخت. پس از اولین دستگیری ، آبندروت به سوئیس مهاجرت کرد و در آنجا دکترای خود را به دست آورد. در سال 1935 به برلین بازگردد. در آنجا ، وی عضو فعال مقاومت بود تا اینکه در سال 1937 برای چندین سال در زندان به سر برد. به زور به یکی از "واحدهای آزمایشی" لشکر 999 منتقل شد در فوریه 1943 ، او به ارتش آزادیبخش خلق یونان (ELAS) پناهنده شد. وی به اسارت انگلیس درآمد و در اردوگاه های اسیران در مصر برای مخالفان رژیم آموزش سیاسی دید. آبندروت در یکی از کتابهای خود تجربه خود را در یونان تحت اشغال آلمان یادآوری کرد. او در ابتدا در جزیره لمنوس یونان مستقر شد و در آنجا به ایجاد یک سلول ضد فاشیست در میان سربازان نیروهای اشغالگر آلمان در این جزیره کمک کرد. به گفته آبندروت ، این سلول ضد فاشیست مانع از تخریب واحد تولید برق لمنوس شد که توسط نیروهای آلمانی به عنوان بخشی از عقب نشینی آنها در سال 1944 برنامه ریزی شده بود. همه اینها از زندگی آبندروت از این جهت برای خوانندگان کتاب مهم است که او تمام آن چیزی را که در توصیف و نقد فاشیسم و متعاقبا کاپیتالیسم نوشته است در طول زندگی از نزدیک لمس کرده است.