حکیم ابوالقاسم فردوسی، پادشاهی گشتاسپ را با شرح خوابی که دیده است در پانزده بیت آغاز می کند. در آن خواب دقیقی طوسی، سراینده ناموری که پیش از فردوسی به نظم شاهنامه پرداخته است، امّا تنها هزار بیت از زندگی گشتاسپ و ظهور زردشت و جنگ ارجاسپ را به نظم آورده و در جوانی به دست غلامی کشته شده است، نخست فردوسی را از گزیدن شاهی کشورگشا و بخشنده و بختیار برای اهداء کتاب می ستاید و سپس از وی می خواهد ابیاتی از شاهنامه را که وی سروده است در کتاب خود جای دهد تا هم از آسیب زمان مصون بماند و هم آن شاه از رنج وی نیز آگاه گردد. استاد طوس با مهربانی و جوانمردی به وصیت او عمل می کند و ابیات سروده او را که برخی بدان نام گشتاسبنامه دقیقی داده اند و هزار و بیست و چهار بیت است در سرآغاز پادشاهی گشتاسپ جای می دهد. اینک این بخش از پادشاهی گشتاسپ به نظم دقیقی: برگردان ابیات سروده دقیقی شاعر از داستان گشتاسپ و ارجاسپ. چون لهراسپ شاه تخت شاهی به پسر سپرد، خود به نوبهار بلخ رفت و مقیم آن عبادتخانه شد. جامه پرستش از پلاس به تن کرد و تعویذ و دعای چشم زخم بر خود آویخت و زیورآلات نشانه سلطنت چون دستبند و گوشوار از خود دور کرد. موی سر فرو هشت و روی نیاز به درگاه کردگار بی نیاز آورد و سی سال با آفریننده هستی به ستایش و نیایش پرداخت. امّا گشتاسپ چون به جای پدر بر تخت سلطنت تکیه زد و تاج شاهی بر سر نهاد. دادگری پیشه ساخت و مردمان را گفت چون تخت و تاج از ایزد پاک دارد، باید که به پاس این موهبت به راه یزدان رود و جهان را بر آزادگان تنگ نسازد و بدان و بدراهان را به راه راست هدایت کند. این شاه از ناهید دختر قیصر که او را کتایون می خواند دو پسر داشت جز فرزندان دیگر، یکی اسفندیار و دیگری پشوتن، هر دو نبرده و نیرومند بودند و گرد و صفشکن.