«رویارویی با تغییر» و پایان دادن به روزگار تلخ یک سازمان شکست خورده ی متوسط و تبدیلش به یکی از برترین برندهای تجاری ورزشی جهان نیاز به فداکاری و گذشتن او از خودش و خانواده اش داشت. «من بزرگ شدن پسرهای خودم رو ندیدم اما نسل کاملی از بازیکنهای جوون زیر نگاهم بزرگ شدن.» تمام ۲۱۲ بازیکنی که سر الکس فرگوسن در طول دوران مربی گری اش در منچستر یونایتد با آنها کار کرد خانواده اش بودند. او پدر همه بود؛ از دیوید بکام و اریک کانتونای یاغی گرفته تا اوله گونار سولسشر که روزی سرمربی منچستر یونایتد شد. «رئیس» با تمام وجود از خانوادهاش محافظت میکرد. او بود که در برابر فشارها قرار میگرفت و با تغییر مواجه میشد. این جا سخن از آن «تغییر بزرگ ناگزیر» است که در بطن زندگی هر کس وجود دارد. همان که برای دیدنش لازم است از خواب بیدار شوی، در آغوشش بگیری و تغییر کنی. این کتاب را پروفسور دیمین هیوز نوشته؛ نویسنده، سخنران انگیزشی و تسهیلگر مدیریت تغییر. او با اشاره به روشهای فرگوسن به ما می آموزد که با چه رویکردی با تغییر روبه رو شویم، چه طور با آن کنار بیاییم و چگونه تغییر کنیم. در این کتاب میبینیم که بارها و بارها اتفاقاتی که نویسنده شرح میدهد برای خودمان هم افتاده ولی هربار با هر بهانه ای که شده از مواجه شدن با تغییر خودداری کردهایم. بیایید این بار به پیشواز تغییر برویم و آن را در آغوش بگیریم، با همان روشی که فرگوسن انجامش داد. (از متن ناشر)