اگر ستارگان آسمان شب میتوانستند حرفهای دخترک را بشنوند، بیدرنگ صدای فاطمه را میشناختند. آن درمانگر کوچک همیشه یک حرف میزد، او فقط میخواست یک چیز را بداند: چرا؟ فاطمه که در نوزادی بچهای ضعیف بود، دوران بلوغش همراه با درد بود و در جوانی نیز گرفتار درد و رنج بود. در زندگی خود بر سختیهای زیادی فائق آمده بود، با این حال همچنان لبخند میزد. سپس سرطان به سراغش آمد و تهدید کرد که زندگیاش را که برای آن سخت تلاش کرده بود و بسیار دوستش میداشت، از او برباید. سرطان فاطمه را شوکه کرد و تقریبا او را به ناامیدی کشاند. اما با حمایت و راهنمایی عزیزانش و با شهامت و اراده خودش، هم راهی برای شفا یافت و هم اکنون داستانی دارد که باید با دیگران به اشتراک بگذارد. دکتر فاطمه رضایی سجادی نیا، فیزیوتراپ بیمار محور و محقق در زمینه درمان طبیعی، غذاهای دارویی، برنامهریزی کلامی، ذهن و ذهندرمانی است که برنده جوایز متعددی شده است. او مشتاق است که داستان زندگی خود را به اشتراک بگذارد تا دیگران را ترغیب کند که به اندازه او سرسخت باشند. همچنین او برنامههایی فراتر از این کتاب دارد تا جامعه رشد یافتگان را در سراسر جهان به هم پیوند دهد.