حتما شما هم تجربهی خلاقیت و نوآوری ناگهانی در آفرینشهای هنری یا پژوهشهای علمی یا فعالیتهای حوزهی کسب و کار و یا حتی زندگی روزمره را داشتهاید. خیلی وقتها اما دریچهی نورانی نوآوری و خلاقیت سریع به رویتان بسته شده و حس کردهاید شادی حاصل از آن را از شما دزدیدهاند. بعد از خودتان پرسیدهاید این همه فیلسوف و کارآفرین و دانشمند و هنرمندی که میشناسیم، مگر چه کار میکردند که تقریبا در سرتاسر زندگی خلاق و نوآور بودند؟ بیشتر کتابها و دورههای آموزشی در پاسخ به شما میگویند علت موفقیت آنها آموزشهای تخصصی عالیشان بوده و نیز پشتکار و سرسختی و البته نظم در زندگی و چیزهای دیگر. مگه این طور نیست؟ یعنی آموزش و پشتکار و نظم مهم نیستند؟ معلومه که هستند. مگه میشه بدون آموختن ظرایف و قوانین یک قلمرو توی اون خلاق و نوآور بود؟! یا بدون نظم و پشتکار؟ پس مشکل چیه؟ همه چی روشنه که. اتفاقا همه چی تاریکه، اگه روشن بود چرا بازم بیشترمون در خلاقیت و نوآوری استمرار نداریم؟ به نظر میرسه باید دنبال این باشیم که بزرگان چه طور آموزشهای سخت رو تاب میآرن و پشتکارشون برای تمرین مهارتهای استخوانسوز از کجا میآد و قدرت نظمشون چه طور به دست میآد. کتاب «داستان خلاقیت» سفری است طولانی میان آرا و اندیشههای فلاسفه، متخصصان علوم شناختی، علوم عصب پایه، زیستشناسان تکاملی، روانشناسان و.... و حتی عرفا و حکیمان اشراق. سفری رنگارنگ که طی آن به شما میگوید چرا عامل اصلی استمرار خلاقیت و نوآوری و شادی حاصل از آن سبک زندگی است و البته ما را با جزئیات این سبک از زندگی آشنا میکند.