در آغاز تاریخ آیین بودای ذن در چین، دو نام مهم داریم. طبعا یکی از آن دو، بودیدرمه بنیادگذار ذن است و آن دیگری هم هوئیتنگ که راه اندیشهی ذن را که بودیدرمه آغاز کرده بود، مشخص کرد. شاید اگر هوئیتنگ و شاگردان بیواسطهاش نبودند، ذن هیچگاه به چنان تحولی دست نمییافت که در اوایل دورهی تانگ از تاریخ چین به آن رسید. در قرن هشتم میلادی، کتاب ششمین پیر یعنی هوئیتنگ که به سورهی صفه یا تن چینگ معروف است، موقعیت مهمی در ذن به دست آورد و فرازونشیبهای سرنوشت که به آنها دچار شد، چشمگیر است. از طریق این اثر بود که مقام بودیدرمه به عنوان سرسلسلهی اندیشهی ذن در چین به درستی مشخص شد. همچنین از طریق این اثر بود که طرح کلی اندیشهی ذن برای پیروان او به مثابهی الگوی تربیت روحیشان ترسیم شد. از طریق هوئیبنگ است که یوگیهای ذن نو به بودیدرمه متصل میشوند و باز هم از طریق اوست که میتوانیم تاریخ تولد ذن چینی را به گونهای متمایز از شکل هندی آن تعیین کنیم.