آمیتیس بیکله اثر محمدرضا شمس مجموعهای چندجلدی است که داستانهای آن به هم پیوستهاند. آمیتیس، قهرمان داستان، دختری عجیبوغریب با چشمهای درشت و موهای زبر و فرفری است که با پدرش در یکی از شهرهای شمالی کشور زندگی میکند. او پس از پیدا کردن صندوقچهی کوچکی داخل کمد خانهشان به قدرتی باورنکردنی دست پیدا میکند. این قدرت به آمیتیس شهامت میدهد تا با ترسهایش روبهرو شود و هر چیزی را ببیند، حتی بال زدن یک پشه را در هوا. آمیتیس از چه چیزی میترسد؟ مادر آمیتیس دندانپزشک است و به سفر کاری رفته. آمیتیس بعد از رفتن مادرش مدام کابوس میبیند. قدرت جادویی به او کمک میکند تا هیولاهای زشت و ترسناک توی خوابهایش را ببیند و بتواند آنها را کنترل کند. هیولاها با شکلهای متنوع، اسمهای خندهدار، لحن خاص و آوازخوانیهایشان شخصیتهایی تخیلیاند که ماموریتشان ترساندن آمیتیس است، ولی آمیتیس دیگر از آنها نمیترسد. یکی دیگر از شخصیتهای بهیادماندنی این رمان، الی اسکلت از جهان مردگان است که کارهای خانه را انجام میدهد و در نبود مادر و پدر، مراقب آمیتیس است. این جهان خیالی که محمدرضا شمس در مجموعهی آمیتیس بیکله ساخته، برای کودکانی که میخواهند زندگی پر از هیجانی داشته باشند و مدام ماجراجویی کنند، جالب و جذاب است. آنها میتوانند داستانی بخوانند که از ترسها و نیازهای عمیق آنها میگوید و کمکشان میکند تا بتوانند با فانتزی تسکین پیدا کنند، با تنهایی کنار بیایند و راهحلهای خلاقانهای را برای برطرف کردن مسایل زندگیشان امتحان کنند. تصویرگریهای پر از جزییات و حرکت حمید خلوتی در این کتابها هم تازگی دارد و به کودکان کمک میکند تا آنچه در داستان میخوانند را بهتر و کاملتر تصور کنند. معلم پرنده عنوان جلد دوم از مجموعهی آمیتیس بیکله است. در این کتاب، فضای داستان از خانه به مدرسه تغییر میکند و پای شخصیتهای تازه به ماجراهای آمیتیس باز میشود؛ هیولاها با آمیتیس وارد سرویس مدرسه شده و سر از کلاس درس درمیآورند و مجذوب خانم نوده، معلم متفاوت آمیتیس میشوند و.... در کتاب سوم از مجموعهی آمیتیس بیکله هم که با عنوان غار هیولا چاپ شده است، خانم نوده، معلم کلاس آمیتیس، را هیولاها دزدیدهاند، ولی هیچکس حرف او را باور نمیکند! و آمیتیس میخواهد به بقیه ثابت کند که دروغ نمیگوید و هیولاها وجود دارند.