کتاب شرححال گوته به سعی مفیستو، نوشتهی کریستیان موزر که در واقع بیوگرافی از یوهان ولفگانگ فون گوته، شاعر، نویسنده، نقاش، فیلسوف و سیاستمدار آلمانی در قرون ۱۹ و ۱۸ میلادی محسوب میشود. اما نه یک بیوگرافی عادی و خطی از زندگی این شخصیت مهم قرن ۱۹ اروپا، بلکه ما این سرگذشت را از زبان یکی از شخصیتهای شیطانیای که گوته از آن در کتاب فاوست استفاده کرده میشنویم! مفیستو یا مفیستوفلس شخصیتی افسانهای در ادبیات فولکلور آلمانی است که خصوصیاتش با «شیطان» مشابه است و او به عنوان پیشکار اهریمن شناخته شده است. گوته با استفاده از این شخصیت در نمایشنامهی فاوست نام مفیستو را ماندگار کرده است. در این نمایشنامه فاوست که پیرمردی دورهگرد، جادوگر، ستارهشناس و فیلسوف است با مفیستوفلس همراه میشود. آنها با هم معاملهای میکنند و اگر فاوست حتی برای یک لحظه موافقت کند روح او پرواز خواهد کرد. فاوست پیر دوباره جوان میشود و با مفیستو سفر میکند تا از لذتهای دنیوی و مادی برخوردار شود. اینطور به نظر میرسد که فاوست به خاطر منفجرشدن مواد شیمیایی در یک آزمایش شیمیایی که در هتل داشته انجام میداده است، میمیرد اما همه فکر میکنند که چون او با شیطان معامله کرده بوده، این اتفاق برایش افتاده است. حالا در این کتاب میخواهیم شرح حال گوته را از یادداشتهای روزانهی شخصیت شیطانی نمایشنامهاش، مفیستو بخوانیم. کریستیان موزر نویسنده، تصویرگر و کاریکارتوریست آلمانی است که پیش از انتشار کتاب شرححال گوته به زبان مفیستو، کتاب دیگر به نام خاطرات کاناپهی فروید را منتشر کرده است. کتابهای او با زبان نیشدار و طنزآمیز ابعادی از زندگی فرد را فاش میکند که پیش از آن دیده نشده بود. قلم و نوشتار او با کاریکاتورهایی که در کتابهایش میکشد همخوانی دارد. او در کتاب شرححال گوته به سعی مفیستو هم میخواهد از یک رازی که بین مفیستو، شخصیت شیطانی نمایشنامهی فاوست و نویسندهی مشهور و برجستهی آلمانی یعنی گوته در میان بوده پرده بردارد و افشا کند.