برای آن کس که در جستوجوی درک ماهیت هستی است و راه رسیدن معنویات را میطلبد، «مولانا و راز انسان کامل» اثر کبیر هلمینسکی، میتواند همچون چراغی در این راه پر پیچوخم باشد. هلمینسکی باتوجه به عقل و خرد مولانا، شاعر ایرانی قرن سیزدهم و عارف بلندمرتبه، کاوشی معاصر در معنای وجود انسان ارائه کرده است. اما باید اذعان کرد که این کتاب صرفا تفسیری علمی از آثار مولانا نیست، بلکه رهنمودی است که خوانندگان را به سفری دگرگون کننده در جهت تحقق کامل قوای انسانی دعوت میکند. هلمینسکی، مترجم و نویسندۀ برجستهی متون صوفی، در این کتاب به نحو مفصلی به مفهوم رمزوراز بهعنوان یک اصل وحدتبخش بین انسان و حق میپردازد. این ایدۀ اصلی او بهعنوان پایهای برای روایت کتاب عمل میکند که بر معنای ذاتی انسانیت و میل به حق که در درون هر فرد نهفته است، متمرکز است. هلمینسکی ازطریق آموزههای مولانا، از این ایدۀ خود دفاع میکند و روشن میسازد که زندگی ما مملو از فرصتهایی برای انعکاس طیفی از اسماء و صفات الهی است، چنان آینهای که جهان اطراف خود را منعکس میکند. با اینحال، همانطور که یک آینه میتواند خدشهدار شود، روح ما نیز میتواند توسط غرور، خودبزرگبینی و منیت مخدوش گردد. بهطور کلی، ساختار این کتاب به گونهای ساخته و پرداخته گردیده که خوانندگان را ازطریق ابعاد روانشناختی و عملی با آموزههای مولانا و همچنین حقایق معنوی جهانشناختی که عارف ما مجسم میکند، راهنمایی کند. به عقیدۀ هلمینسکی، اگرچه ما ممکن است شگفتیهای بسیاری را در وجود انسانی خود به کمال برسانیم، اگر از تزکیۀ ذات والای انسانی خود غافل شویم، آنها ارزشی نخواهند داشت. بنابراین، «راز» صرفا مفهومی نیست که باید از نظر فکری درک شود، بلکه یک واقعیت تجربی است که باید در زندگی روزمرهی ما تجلی یابد. از طرف دیگر این کتاب به چالشهای مدرنیته میپردازد، جایی که حواسپرتیهای ناشی از مادیگرایی و آواهای ناهنجار مدرنیته غالبا دعوت به تأمل درونی و رشد معنوی را از بین میبرد. هلمینسکی برای مقابله با این مشکلات، حکمت مولانا را بهعنوان نقطۀ مقابل مسائل مدرنیته، همچون یک قطبنما، در اختیار خوانندگان قرار میدهد تا پیچیدگیهای زندگی معاصر را طی کنند و در عین حال به جستوجوی معنوی خود وفادار بمانند. بنابراین، «راز» کبیر هلمینسکی گنجینهای از حکمت معنوی است که تفسیری منحصربهفرد از تعالیم مولانا را بیان میکند، بهنحوی که مرزهای زمان و فرهنگ را درنوردیده و ما را به کشف ژرفنای وجود رازآلود انسانی فرا میخواند. به زبان هلمینسکی، همانطور که ما در صفحات این کتاب حرکت میکنیم، فقط درمورد «راز» نمیخوانیم، ما دعوت شدهایم تا آن را زندگی کرده، تجسم بخشیده و اجازه دهیم که ما را از درون متحول گرداند.