کتاب «شب به خیر غریبه» رمانی نوشتهی مکایا بی گالت، نویسندهی آمریکایی است. این رمان که در سال 2019 نامزد دریافت جایزهی شرلی جکسون شده است در دستهی ادبیات داستانی رازآلود و ترسناک تقسیمبندی می شود. «شب بهخیر غریبه» داستان زندگی خواهر و برادری است که با ورود غریبهای از جریان معمول خود خارج می شود و هیچ چیز دیگر به حالت سابق خود باز نمیگردد. لیدیا مور، مسئولیت نگهداری از لوکاس را برعهده دارد. لوکاس جوانی خجالتی و درو از اجتماع است که در برقراری ارتباط با مشکل رو به رو است. لیدیا پس از مرگ مادر که ده سال پیش رخ داده زندگی خود را وقف نگهداری از لوکاس کرده است. آنها خانهای کنار دریا دارند و ارتباطی با جامعهی اطراف خود ندارند و در نتیجه بیشتر وقت خود را در خانهای که برای آنها به ارث رسیده میگذرانند و بیشتر وقت آنها به یادآوری خاطرات دوران کودکی سپری میشود. آنها در دوران کودکی برادری به نام کول داشتهاند که در نوزادی مرده است و بخشی از یادآوری خاطرات به کول مربوط میشود. اما اوضاع به همین آرامی نمیگذرد و با ورود غریبهای به زندگی این دو، دنیای کوچک آنها در جزیرهی گرگ دگرگون میشود. مردی ناشناس از کشتی پیاده میشود و بلافاصله با لیدیا ارتباط برقرار میکند. مرد ناشناس رازهای فراوانی درباره خانوادهی مور میداند و همین باعث میشود تا لوکاس فکر کند که مرد، همان کول، برادر مردهشان است که به وسیلهی تناسخ در ظاهر مردی جوان به زندگی بازگشته است. مرد جوان رفتارهای آنها، خانهی آنها و اتفاقات گذشته جزیره را میداند. با این حال لیدیا گرچه شیفته مرد ناشناس شده اما به او مشکوک است و برای همین برای پی بردن به گذشتهی مرد ناشناس باید دست به تصمیمی سخت که جدایی از لوکاس و رفتن از جریزه است بزند.