تا در محله گم نشوی بازی دائمی نور و سایه است، مبارزه ی بی پایان خاطره و فراموشی است. ژان درگان نویسنده ای میانسال است که به ملال گرفتار آمده و عزلت نشینی اختیار کرده. روزی شخصی به نام ژیل اتولینی با او تماس می گیرد و خبر از پیدا شدن دفترچه ای می دهد که درگان در ایستگاه قطار لیون گم کرده بود. در این دفترچه اسمی آمده که کنجکاوی اتولینی را برانگیخته و حالا می خواهد از درگان اطلاعاتی درباره ی شخص مذکور به دست آورد. کنجکاوی اتولینی درگان را به گذشته های دور می برد و بهانه ای می شود برای باز کردن کلاف های درهم تنیده ی روزگار کودکی اش. ژان داراگان در سکوت آپارتمانش در پاریس، یک زندگی پر از انزوا را برای خویش ساخته است. یک تماس تلفنی غیرمنتظره در یکی از روزهای گرم سپتامبر، سکوت خانه را می شکند و صدایی تهدید کننده از آن سوی خط داراگان را پریشان اما به شدت کنجکاو می کند. تقریبا همان موقع، او خودش را گرفتار زن جوانی زیبا و شکننده اما مشکوک می بیند که داراگان را با خود به دنیای رازآلود جنایتی که ده ها سال پیش اتفاق افتاده، می برد. تحقیقات او را مجبور می کنند که با خاطره ای که سال ها پیش دفن کرده بود رو به رو شود. رمان تا در محله گم نشوی نوشته پاتریک مودیانو برنده جایزه نوبل ۲۰۱۴ است. بینش روانشناسانه ی فوق العاده و فضای ظریف نوشته های مودیانو برای او شهرتی جهانی و نیز جایزه نوبل ادبیات را به ارمغان آورده است. این رمان استادانه که در حال حاضر به بیست زبان دنیا ترجمه شده است، به عمیق ترین لایه های شخصیت ما نفوذ می کند و ما را مجبور به این پرسش می کند که آیا واقعا می دانیم چه کسی هستیم؟