در افسانه ی معروف برج بابل آمده: روزگاری آدمیان به تمامی، زبان واحد داشتند و چون بخواستند که برجی بلند برپا کنند خدایان برآشفته و چاره ی کار در این دیدند که زبان های آدمیان از یک دیگر بیگانه گردد... و چنین شده و می شود که گاه حتی در صورت هم زبانی، هم دلی آدمیان کاهش می یابد. چراکه به ظاهر از یک موضوع اما به معنی و باطن از موضوعاتی گوناگون سخن می گویند و آشکار است که ارتباط که تبادل اطلاعات میان انسان هاست در صورت عدم کاربرد صحیح زبان به شدت آسیب می بیند آن چه که «کژتابی» در فضای ظاهر و باطن کلمات و افعال و غیره شاهدیم و این باژگونه کردن کاربری زبان می تواند در سطح گسترده کارکرد اجتماعی آدمیان را نیز مختل کند. آن چه در این کتاب سعی شده به آن اشاره شود خلاء معنایی واژه ی «حریم زناشویی» است و تأثیری که هر یک از زوج همسران بر شکل گیری آن می گذارند و نیز تأثیر عوامل و افراد دیگر بر آن و ایجاد مثلث ها. به یقین دریافت بازخوردهایی از خوانندگان و صاحب نظران مقدم در پویایی مفاهیم و کاربرد آن در حوزه ی ارتباط زوج و همسرگزینی افراد موثر خواهد بود.