"جامعه باز و دشمنان آن" اثر "کارل پوپر" یکی از مهم ترین کتاب های نوشته شده در قرن بیستم است که یک دفاع بدون سازش از دموکراسی لیبرال و حمله ای قدرتمند به ریشه های فکری توتالیتاریسم می باشد. "کارل پوپر" که خود در یک خانواده ی وینی با اصل و نصب یهودی به دنیا آمده بود، تا سال 1937 به تدریس در اتریش مشغول بود؛ اما در سالی که در انتظار الحاق نازی ها به اتریش بود، به نیوزیلند مهاجرت نموده و پس از آن در سال 1949 در انگلستان اقامت گزید. تا قبل از الحاقیه، "کارل پوپر" عمدتا درباره ی فلسفه ی علم می نوشت اما از سال 1938 تا انتهای جنگ جهانی دوم، او انرژی خود را بر فلسفه ی سیاست متمرکز ساخت تا بتواند ریشه ی افکار توتالیتر در آلمان و شوروی را تشخیص دهد. نتیجه ی این بررسی ها، نگارش کتاب "جامعه باز و دشمنان آن" بود. زمانی که کتاب "جامعه باز و دشمنان آن" نخستین بار در دو جلد در سال 1945 انتشار یافت، توجهی فوری را برانگیخت و این دستاورد مهم "کارل پوپر" به جایگاهی باورنکردنی در هر دو جناح راست و چپ رسید؛ به طوری که این کتاب را الهام بخش مخالفان ضد کمونیست در طول جنگ سرد می دانند. کارل پوپر" با این استدلال که روح پرسشگر آزاد و انتقادی حاکم بر تحقیقات علمی، باید در مورد سیاست نیز اعمال شود، ردپای گرایشی مخالف و متمایل به استبداد را که توسط افلاطون، مارکس و هگل ارائه شده، دنبال می کند. این اثر حتی تحسین برتراند راسل را بر انگیخت و راسل آن را دفاعی عمیق و نیرومند از دموکراسی خواند.