"پیدایش جهان" اثری است از "ویلیام دمبسکی"، "استفان میر" و "مایکل بیهی" که در آن به "تصادف یا طراحی هوشمند" پرداخته شده است. "ویلیام دمبسکی" استدلال می کند که به لحاظ منطقی، طراحی هوشمند، با همه چیز از خلقت متناوب گرفته تا آخرین درجه های تکامل سازگاری دارد. مورد اول به معنی مداخله ی آفریدگار در هر نقطه ی قابل تصور برای ایجاد گونه های جدید است و مورد دوم به معنی آفرینش یکپارچه ای توسط خالق است که در آن تمام ارگانیسم ها در یک سیستم کلی و بزرگ که اغلب درخت زندگی نام می گیرد، جای دارند. او معتقد است هر دوی این حالت ها با طراحی هوشمند سازگارند با این حال، این مساله با تکامل تئیستی که از دیدگاه نویسنده، تصورات داروین از جهان را می گیرد و آن را به نحوی تعمید می دهد، ناسازگار است. با توجه به تکامل تئیستی، طراحی واقعی است، اما به شکل تجربی قابل تشخیص نیست و آن را می توان تنها از طریق ایمان دریافت. برای "ویلیام دمبسکی" در "پیدایش جهان" اصل مساله در این نکته خلاصه می شود که از یک برتری تکاملی، هوش یک محصول جانبی از فرآیندهای مادی کاملا کورکورانه است. این یک امر اصولی نیست و یک سازگاری، تکنیک یا مکانیسم بقا است؛ اما چیزی نیست که هر گونه ادعایی در مورد واقعیت داشته باشد. طراحی هوشمند این گفته را می چرخاند و می گوید که اگر شواهد خوبی از طراحی در زیست شناسی وجود داشته باشد، این طرح از یک هوش تکامل نایافته به دست آمده است. این بدان معنی است که هوش، چیزی اساسی برای واقعیت است و باید برای درک ما از علم نیز اساسی باشد.