کتاب "کودکی را میزنند" نوشته "فروید"،مقالات او در حوضه روانکاوی و روانشناسی بالینی است.نوشته های بالینی فروید که در این جا گزیده ای از آن ها گرد آمده، تأملاتی هستند که به شکلی از رابطه ی سوژه با خود، مجال بیان می دهند. در این بیان شدن، آنالیز در مقام رابطه و کردار، مبنای صورت بندی برخی مفاهیم قرار گرفته که اهمیت انتقادی شان بعدها به واسطه ی «بازگشت به فروید» برجسته تر می شود. این نوشته ها از نسبتی میان درمان بالینی و تأمل در نفس حکایت دارند که در نتیجه ی آن، مسائل روانی به منزله ی مسائلی برخاسته از شکاف های زندگی مدرن ظاهر می شوند. روان کاوی از طریق این نوع مسئله سازی، گفتار روان شناسی را از ظرفیتی انتقادی برخوردار می کند؛ ظرفیتی معطوف به رهایی زندگی که حضور بالقوه اش در نوشته های بالینی فروید حس می شود. در این نوشته ها، این سویه ی انتقادی به ویژه از خلال تأمل بر آن پیچ وخم ها و تناقض هایی رخ می نماید که ردشان بر زندگی عاشقانه حک شده است. عشق به منزله ی عرصه ای که تضادهای تجربه ی مدرنیته را در خود نهفته دارد، به ظهور مفاهیمی راه می دهد که مدخل هایی اساسی برای ورود به مفهوم مدرنیته اند و تأمل بر آن می تواند در فراهم آوردن چارچوبی برای نقد وضعیت سهیم باشد.