به سبد افزوده شد

مشاهده سبد خرید

کتاب و چشم هایش کهربایی بود And his eyes were amber

ناشر: هیلا

نویسنده: مهری بهرامی

گروه بندی: ادبیات داستانی

18,000 تومان
14,400تومان
20 %
موجودنیست!
  • قطع: رقعی
  • نوع جلد: شومیز
  • تعداد صفحه: 151
  • شابک: 9786226209076
  • نوبت چاپ: 2
  • سال چاپ : 1398
  • کد محصول: 16588
  • بازدید: 599 بار
  • تاریخ آپدیت: ۲ مرداد ۱۴۰۳ ساعت ۰۴:۱۰

معرفی کتاب و چشم هایش کهربایی بود

و چشم هایش کهربایی بود رمانی است که از دریچه ای نو و با دیدی خلاقانه به تقابل میان «هستی و نیستی» می پردازد. رمانی که راویانش یگانه و منحصربه فردند. تسبیح میان دستان هاشم، چادر مشکی زهره، موازییک های کف حیاط، انگشتر و جنینی که از زهدان مادر رانده شده، هر یک به تنهایی جهانی تکان دهنده را به تصویر می کشند و روایتگر ترس ها، تشویش ها، آرزوها و ناکامی های آدم های درون داستان اند... . در قسمتی از این کتاب می خوانیم: از همین جا پیداست و می بینمش زن چشم عسلی را. خودش است، مثل همیشه کتابی در دست دارد و پشت به ما ایستاده است کنار درخت. تا برسیم نزدیک، همان طور که توی هوا می چرخم زن هم می چرخد انگار و درخت هم وارونه می شود. چقدر قد کشیده است این درخت. چرخ که می زنم. درخت وارونه ریشه هایش توی هوا می ماند. سه هزار و بیست و سه سال پیش است انگار و من می خواهم از ریشه ها خودم را برسانم به تنه درخت. خودم را برسانم به یک زخم عمیق. هاشم مکث می کند دیگر نمی چرخاندم، شاید یادش افتاده که نخم نازک شده است. درخت می ماند همان جا و زن چشم عسلی هم. زن رو برمی گرداند و انعکاس رنگ مهره هام توی عسلی چشم هاش بی قرارم می کند... .