عشقی که پس از سال ها خود را نمایان کرده و همه چیز را تغییر می دهد. کاتارسیس عشق ممنوعه ای بود که می بایست فقط از فاصله ای دور تماشایش کرد. اما حضور او پس از سال ها آتشی است که همه چیز را می سوزاند و البته همه چیز را روشن می کند. در قسمتی از کتاب می خوانیم: سال دوم هنرهای زیبا سال انزواست. از اواخر سال اول، که سال آشنایی و بعد منحصربه فرد شدن است، این انزوای عجیب آغاز می شود. نه این که این انزوا مانع ارتباط باشد، اتفاقا برعکس، خود نوعی وسیله ارتباطی با سیگنال هایی مشخص است. و هر چقدر که منحصربه فردتر باشی منزوی تر می شوی و البته انزوایی منحصربه فرد! انزوای هرکس شکل خاص خود را دارد و از روزی که هنرهای زیبا افتتاح شده این زایش انزوا آغاز شده و هنوز هم به اشکال مختلف بازتولید یا متولد می شود.