داستان ها رئال و بومی اند و هر کدام برشی از زندگی هستند که در فضای گیلان رخ می دهد. نثر داستان ها پخته است. نویسنده با اشراف کامل به کلمات و اصطلاحات محلی، کلمه های بومی را به درستی احضار کرده است. داستان ها را که می خواندم، در شگفت بودم از کلماتی که سال ها از خاطر برده بودم. نثر الهام فلاح پرهیاهو است. پر از حرکت و آداب شمال است. پر از دامن های رنگارنگ است که لوش بر می دارند و پر از صدای کیش کیش مرغابی و هی هی اسب ها است. راوی سوم شخص دوربین به دست گرفته و تصویر برمی دارد. لحظه به لحظه کتاب، مثل فیلم مستند سرشار از تصویر است. نویسنده به لحاظ فضا آرایی موفق است. با آنکه تعداد شخصیت ها زیاد است، نویسنده در انتخاب نام شخصیت ها موفق است. اما داستان ها، شخصیت محور نیستند و بیشتر دیالوگ محورند. درونمایه اغلب داستان ها عشق، تبعیض جنسی، خیانت، خرافه و زن است. اغلب داستان ها گره گشایی پایانی دارند. داستان های الهام فلاح مثل یک فیلم مستند تاثیرگذار یا یک گردش توریستی به روستا سرشار از تصویرند.