رمان حاضر گزارش زندگی خلبانی است که با سقوط هواپیمایش حوادث خطیری را پشت سر می گذارد. ((سنت رز)) خلبان بمب افکن B26از پایگاه ((ویلا چیدرو)) مامور حمله به مخزن مهم سوخت ((ورماخت)) در آلمان است. هواپیمای او در مقابله با آتش ضد هوایی دچار سانحه می شود. سنت رز با آتش گرفتن هواپیما از آن خارج شده با چتر نجات در نزدیکی پلاژی فرود می آید. او به هنگام سقوط، به شدت زخمی می شود. کشاورزانی که در مزارع اطراف شاهد ماجرا هستند به کمک او می شتابند. آنان از ترس آلمانی ها سنت رز را در انبار کاهی مخفی می کنند. شهر رم با حضور نیروهای آلمانی نا امن است با این همه، زنی روستایی پرستاری او را بر عهده می گیرد. دکتر ((آلدومانتگنا)) با قبول خطر برای معاینه ((رز)) عازم روستا می شود. دکتر معتقد است که زخم او نیاز به عمل جراحی دارد و باید هر چه زودتر به شهر منتقل گردد. پس از چند روز سنت رز بامدارک جعلی که دکتر برایش تهیه کرده وارد رم می شود و ...