جامعه شناسی بدن، شاخه ای از جامعه شناسی است که به طور خاص به مفهوم بدنمندی به مثابه پدیدهای اجتماعی، موضوعی نمادین، یک بازنمود و عاملی برای تخیل می پردازد. این شاخه، همواره به یادمان می آورد کنش های سازنده بافت زندگی روزمره، از ساده ترین اشکال آن تا پیچیده ترینشان نیازمند دخالت و عامل بدنی هستند. انسان ولو صرفا با فعالیت های دریافتی حس های خود در هر لحظه از زندگانی اش، یعنی با دیدن، چشیدن، بوییدن، لمس کردن و غیره به جهان پیرامونش معانی دقیق می دهد. در اواخر دهه ۱۹۶۰، با ظهور پدیده هایی همچون فمینیسم، و «انقلاب جنسی»، بیان بدنی، هنر بدنی نقد ورزش، ظاهر شدن اشکال جدید درمان که آشکارا از تأکید بر بدن دفاع می کنند و غیره، با یک بحران مشروعیت در روابط فیزیکی انسانها با یکدیگر و جهان پیرامونی اش روبرو هستیم. نوع تازه ای از تخیل بدن، در قالبی تجمل آمیز وارد جامعه می شود و هیچ بخشی از پهنه فعالیت اجتماعی نیست که از این اوجگیری انتقادی بر شرایط کالبدی کنشگران در امان بماند. جامعه شناسی بدن ، فصلی از جامعه شناسی است که به ویژه با درک جسمانیت انسانی به عنوان یک پدیده اجتماعی و فرهنگی ، ماده نمادین ، نمایش و تخیلات پیوند دارد. این مبحث یادآوری می کند که اعمالی که بافت زندگی روزمره را تشکیل می دهند ، از بی فایده ترین یا کمتر درک شده گرفته تا آنچه در صحنه های عمومی اتفاق می افتد ، بدن را درگیر می کند. به چه روشی این جامعه شناسی، ریشه ی فیزیکی بازیگر در محیط خود ، توضیح منطق اجتماعی و فرهنگی را پیدا می کند؟ این کتاب به ما کمک می کند جواب این سوال را پیدا کنیم.