شخصیت های بکت در نمایشنامک هایش انسان هایی جدا شده از هویت انسانی خود هستند که در آن واحد هم گوینده اند و هم به گفته های خود گوش می سپارند. اگرچه ساموئل بکت به خاطر رمان هایش از جمله سری مولی و نمایشنامه هاش بیشتر شناخته شده است، به ندرت از او به عنوان نویسنده داستان کوتاه و نثر یاد می شود. با این وجود او آثار کوتاهی را به طور اختصاصی در طول زندگی نوشت. بسیاری از منتقدان داستان های کوتاه بکت را به عنوان شاهکارهای سبک فرم، مهم ارزیابی می کنند. ساموئل بکت، استاد بزرگ مینیمالیست و برنده جایزه نوبل ادبیات در سال 1969، برخی از آثار بسیار مشهور و پرطرفدار خود را در قالب نمایش کوتاه در مجموعه "نه من و آمد و رفت" تهیه کرده است. این مجموعه کامل شامل بیست و پنج نمایشنامه شامل آخرین نوار کراپ، امبرز، کاسکاندو، بازی، اه جو، فوت فالز، و همچنین شامل تقلید های او، تمام نمایشنامه های رادیویی و تلویزیونی او، و فیلمنامه او می شود. شاید عنوان نمایشنامک «نه من» که در مقابل مفهوم روان شناختی من به عنوان یک شخصیت ثبات یافته و جامعه پذیر انسانی قرار می گیرد بتواند گویای این رویکرد بکت به انسان باشد. نه من کسی است که با مرور گذشته ی خود از لحظه ی تولد تا ۷۰ سالگی می کوشد معنایی برای مجموعه ی ناکامی ها، ایمان، شک و ناسازگاری های خود با جهان بیابد. گذشته ای که با بی ثباتیش از او به جای «من» یک «نه من» ساخته است که امروز حتا در سن و جنسیت خود نیز تردید دارد. سه شخصیت آمد و رفت نیز به شکل مشابهی بی هویت اند با این تفاوت که این سه هویت را در بازیابی یگانگی از دست رفته میان خود جست وجو می کنند. یعنی این بار پرسش بکت از تعریف من در قیاس با من های بیرون از من است.