در کتاب حاضر، نویسنده نشان می دهد محور حیات اجتماعی انسان امروزی در آستانه ورود به قرن جدید جنگ است نه صلح. به بیان دیگر، این اثر شرح تحولاتی است که در تفکر نظامی و شیوه جنگیدن در حال وقوع است، تحولاتی هشدار دهنده که خواننده را از یک سو به وحشت می اندازد و از سوی دیگر به تامل وامی دارد نویسنده معتقد است شیوه جنگیدن انسان ها بازتابی است از شیوه تولید ثروت و شیوه ای که در ضد جنگ اعمال می شود. وی ضمن تبیین نقش استراتژیکی قدرت نظامی، اقتصادی و اطلاعاتی برای کاهش خشونت، کوشیده است به سوالاتی از این قبیل پاسخ دهد: آیا رفتارهای فردی و جمعی سازمان ها و حکومت ها و رهبران سیاسی و فکری حاکی از ((خرد ورزی)) است؟ کدام نهاد اجتماعی باید انسان و جامعه معاصر را از غرق شدن بیشتر باز دارد؟ تمدن جدید اگر اساس آن بر جنگ باشد دیگر چه دستاورد تازه ای برای بشر دارد؟