وریت پس از دریافت این کتاب در متنی برای خوانندگان ایرانی خود نوشت: نمی دانید تا چه اندازه از اینکه کتابم به زبان شما ترجمه شده، تحت تاثیر قرار گرفته ام. اینکه با شما هم صحبت هستم و اینکه شما بتوانید داستان های مرا بخوانید، برایم افتخار بزرگی است. می دانم که بعضی از شما قبلا کتاب دفترچه یادداشت قرمز رو خوانده اید و امیدوارم این داستان هم به دلتان بنشیند. این کتاب را که می نوشتم، به هیچ عنوان تصور آن را نمی کردم که قرار باشد روزی به زبان های انگلیسی، آلمانی، ایتالیایی و در مجموع بیش از 15 زبان ترجمه شود. حالا هم که کتابم به ایران رسیده است! گمان نمی کردم یک روز به خیابان های تهران بیایم. راست است که می گویند زندگی پر از اتفاقات غیر منتظره است. فکر می کردم کتابم داستانی کاملا فرانسوی باشد تا اینکه در نهایت متوجه شدم این کتاب بیشتر یک قصه است. قصه کلاهی که زندگی هرکس که آن را می پوشد را تغییر می دهد. قصه ها حد و مرز نشناخته و می توانند به راحتی از کشوری به کشور دیگر، از فرهنگی به فرهنگ دیگر و از زبانی به زبان دیگر سفر کنند، چرا که ماهیتی جهانی دارند. نوعی جادو که ما دوست داریم باورداشته باشیم و حس خوبی بهمان می دهد. بعد از خواندن این کتاب، دیگر هیچوقت به یک کلاه مثل قبل نگاه نخواهید کرد. امیدوارم از مطالعه این کتاب لذت برده و از خلال آن بتوانید سفری به سرزمین من داشته باشید. من هم امیدوارم روزی شما را در سرزمین خودتان ملاقات کنم. از همین جا به همه خوانندگان ایرانی ام، چه زن و چه مرد، سلام می دهم. همچنین تشکر ویژه ای می کنم از ناشرم.