جاسوسان خبر می آورند که تورانا قصد دارد به پایتخت اورانا حمله کند. لشکر بزرگی به طرف مرز حرکت میکند و در پایتخت همه آماده ی دفاع میشوند.درهای بزرگ را می بندند،به خندق ها آب میریزند و تیراندازان را روی برج و باورها به حالت آماده باش در می آورند.اما ناگهان خبر میرسد که پادشاه تورانا از مرز برگشته و رو سوی دیگری دارد... جعفر توزنده جانی در افسانه ی سه پادشاه با نیم نگاهی به گذشته، افسانه ای نو خلق کرده است.در افسانه ی او پادشاهان از پادشاهی خسته اند و بیشتر از زر و قدرت به دنبال دوست واقعی اند آن ها از جنگ هم دل خوشی ندارند.اما چاره چیست؟اگر نجنگند سرداران شان به مرض خطرناک نجنگیدن مبتلا میشوند.پیش تر مهمانی دیوهای این نویسنده به طور مشترک جایزه ی مهرگان را از آن خود کرده است.