گئورگ لوکاچ (۱۸۸۵–۱۹۷۱) اکنون به عنوان یکی از مبتکرترین و آگاه ترین منتقدان ادبی قرن بیستم شناخته می شود. او که در سنت فلسفی آلمانی کانت، هگل و مارکس آموزش دیده بود، با فرار به اتحاد جماهیر شوروی در سال 1933 از آزار نازی ها گریخت. در آنجا با مجموعه جدیدی از مشکلات روبرو شد: جزم اندیشی استالینیستی در مورد ادبیات و نقد ادبی. او با مانور بین موانع سانسور، طولانی ترین اثر نقد ادبی خود، رمان تاریخی، را در سال 1937 نوشت و منتشر کرد. رمان تاریخی که با رمانهای سر والتر اسکات شروع میشود، تکامل ژانری را که در سالهای پس از ناپلئون بر ادبیات داستانی اروپا تسلط یافت، مستند میکند. رمان به نقطهای رسیده بود که میتوانست از نظر اجتماعی و سیاسی انتقادی و همچنین روانشناختی داشته باشد. لوکاچ فصل آخر خود را به داستان های ضد نازی آلمان و اتریش اختصاص می دهد. کتاب رمان تاریخی را شهلا فیلسوفی ترجمه کرده است. این کتاب توسط نشر اشاره منتشر شده است.