رمان حاضر داستانی فرانسوی است که به زبان فارسی ترجمه شده است. این داستان از مجموعه داستان های «نقاب»، تحت عنوان «آدم که نمی میرد» است؛ و روایت زندگی یک قهرمان بوکس به نام باب روبر را تعریف می کند. باب در سن سی و چهار سالگی می داند که باید کم کم از عالم ورزش خداحافظی کند ولی نسبت به این بازنشستگی مقاومت می کند. مدیر برنامه های او با هماهنگی با رئیس باشگاه قصر مشت زنی، پروژه هایی برایش در نظر می گیرند که شرافتمندانه نیستند. آن ها می خواهند که باب با یکی از شاگردان خودش مبارزه کند و نتیجه را آن طور که آن ها می خواهند به خاتمه برساند. باب این نتیجه را دوست ندارد و حالا با یک چالش روبرو شده است.