توتالیتاریسم شکلی منحصر بقرد از حکومت دیکتاتوری است که با حاکمیتی یکه تاز، خود را متولی یک جهان بینی جامع می داند. از آن جا که توتالیتاریسم بشر را تنها وسیله ای برای تحقق آرمان های مکتوم تاریخ یا نژاد و ذوات ملکوتی به حساب می آورد، برای فردیت او و عرصه ی خصوصی هر کس هیچ احترامی قائل نیست. به واقع این حکومت دولت را مکلف و محق بر نظارت بر تمام لحظات زندگی یک به یک انسان ها دانسته و و برای اداره ی خلوت ذهنی آدمی، دشمنان بالقوه و ذهنی خود را یافته و با آن ها ستیز می کند. اگر می خواهید بدانید که چرا این حکومت سودای از نو ساختن انسان را داشته و حتی خلوت ذهن آدمی را هم عرصه ای خصوصی نمی داند؛ با مطالعه این کتاب که حاوی مقالاتی از داستایوسکی، نچائف، میلوش، کوندرا و کولاکوفسکی بوده ضمن دریافت پاسخ سوالات خود درباره دولت توتالیتاریسم و ایدئولوژی آن ها در باره گذشته، امروز و فردای انسان ها، خواهید دید که چطور اداره خلوت ذهن آدمی را در دست قدرت خود می گیرد و... این کتاب شامل چند گفتار درباره ی توتالیتاریسم است و مجموعه ای از مقالات و خطابه ها در این زمینه به قلم داستایوفسکی، نچائف، میلوش، کوندرا و کولاکوفسکی را در یک جلد گردآوری کرده است. این ها مقاله هایی هستند که هریک صورتی از توتالیتاریسم را به تصویر می کشند و مفاهیمی از تاریخ تفکر و حکومت توتالیتاریستی را مورد شرح و بررسی قرار می دهند. تحلیل و بررسی بنیادهای انسان شناختی توتالیتاریسم، ارزش های معنوی سیاسی که بر سازمان های توتالیتاریستی حاکمیت می کند، چگونگی برخورد مردم با چنین نظام هایی، ذات جامعه ی مدرن در رابطه با توتالیتاریسم و ... از جمله بحث هایی است که در مقاله های گوناگون این کتاب مطرح می شود.