«سلست آلباره» در آخرین سالهای زندگی پر فراز و نشیب خود ، هنگامی که از جهان عقب نشینی کرد و خود را وقف جستجوی زمان از دست رفته کرد ، خانه دار مارسل پروست بود. او می توانست صدای او را به خوبی و مهارت خاصی تقلید کند و خود پروست به او گفت: "تو همه چیز را در مورد من می دانی." خاطرات او از کارفرمای خود تصویری صمیمی از زندگی روزمره نویسنده بزرگی را نشان می دهد که او نیز مردی کاملا عجیب بود ، در حالی که خود مادام آلبارت اثبات می کند یک همراه زیرک و جذاب است. سلست آلبارت نویسنده کتاب «آقای پروست» در یک خانواده دهقانی در منطقه کوهستانی لوزار فرانسه متولد شد. در سال 1913 ، او با اودیلون آلبارت ، راننده پاریسی ، که مارسل پروست از مشتریان او بود ، ازدواج کرد. اودیلون پیشنهاد کرد که همسر جدیدش ، که در شهری بزرگ تنها بود ، برای پروست در منزلش کار کند. طولی نکشید که سلست خود را به عنوان خانه دار تمام وقت نویسنده (در واقع شبانه روزی) استخدام کرد. ، منشی و پرستار ، این نقش ها را تا زمان مرگش در سال 1922 پر می کردند. در سالهای بعد ، سلست با همسر و دخترش هتلی کوچک در پاریس اداره کرد و پس از مرگ اودیلون در 1960 ، سرپرست موزه راول در شهر شد. «مسیو پروست» در سال 1972 منتشر شد.