کارل یاسپرس ایده دانشگاه را در اواخر دیکتاتوری هیتلر و پس از شکست آلمان در جنگ جهانی دوم، پس از فروپاشی بدترین بلایای بیرون و داخل بر سر دانشگاه های آلمان نوشت. وقتی این کتاب را می خوانیم، گاهی اوقات احساس تعجب می کنیم. برخی از ایده های یاسپرس ممکن است ما را شوکه کنند، یا بسیار غیرعملی یا بدتر به نظر برسند. اما گاهی اوقات ایده هایی که ما مخالف استفاده از آنها در دانشگاه هایمان هستیم، شایسته شنیدن و بررسی است. این کتاب را باید صدای انسانی بدانیم که پس از سالها ستم و رنج توانسته اعتقاد خود را به ارزش ابدی و اساسا توقف ناپذیر حقیقت بیان کند و نگاهی انتقادی به آن را تلنگری بدانیم به وضعیت خودمان. کارل تئودور یاسپرس (۲۳ فوریه ۱۸۸۳ – ۲۶ فوریه ۱۹۶۹)، روانپزشک، فیلسوف سیاسی و فیلسوف اگزیستانسیالیست آلمانی بود. یاسپرس جامعه صنعتی امروز را که هدفش تأمین سطح معینی از رفاه برای اکثریت هرچه بیشتر مردم است برای شخصیت انسانی خطرناک میداند. او از خداوند به عنوان وجود متعالی نام میبرد و نقصان معرفت و محدودیت قدرت انسان را دلیل وجود ناشناس غیرقابل شناخت هستی فرض میکند.