«آهن قراضه، نان خشک، دمپایی کهنه!» نوشته ی «آذردخت بهرامی» و شامل داستان های کوتاه، قصه، نثر کوتاه و مصاحبه است. نویسنده درباره ی این اثر آورده است: کتاب آهن قراضه، نان خشک، دمپایی کهنه در قالب مجموعه داستان های طنز بوده و به نوعی جمع آوری آثاری از من است که طی حدود 20 سال در نشریات مختلف به چاپ رسیده و اگر به این اشیاء که در عنوان کتاب ذکر شده، خوب نگاه کنیم، به این حقیقت پی می بریم که اطرافمان مملو از خرده ریزه هایی طنزگونه است و شاید بعضی از این داستان ها همانند آهن قراضه و دمپایی پاره و... باشند. در این کتاب با نگاهی طنزگونه به اشیا امیدوارم مانند زندگی واقعی هر کدام از داستان های این کتاب روزی برای خواننده ی اثر به کاری بیایند.» در توضیحات پشت جلد آمده است: «درباره ی خرت و پرت های این گاری شکسته: "آهن قراضه"ها، داستان های طنزند، "نان خشک"ها، قصه های فولکلور امروزی و طنز که به سفارش "گ. ف. و. ا. ش. ف. ر" یا همان "گروه فرهنگ و ادب شبکه فرهنگ رادیو" و برای برنامه ی "تلخند" نوشته شده اند. "دمپایی کهنه"ها هم نثرهای کوتاه هستند. یک مصاحبه ی دست و پابلوری هم دارم. همه شان، این جا و آن جا چاپ شده اند، لبخند دیده اند، تشویق شده اند، تقدیرمال شده اند یا جایزه گرفته اند. آهن قراضه، نان خشک، دمپایی کهنه!... می خرم یا می فروشم؟... های من چی کار می کنم؟... چی کار می کنم من؛ هااااااای! و...