کتاب « دیالکتیک روشنگری » اثر "ماکس هورکهایمر" و "تئودور آدرنو" بدون شک ،تأثیرگذارترین کتاب انتشار یافته در مکتب تئوری انتقادی فرانکفورت است. این مقاله که در طول جنگ جهانی دوم نوشته شده و به صورت شخصی در بین مخاطبان در گردش بوده است ، در سال 1947 منتشر شد . نویسندگان در مقدمه می نویسند "آنچه ما قرار بود انجام دهیم ، چیزی غیر از توضیح این موضوع نبود که چرا بشریت ، به جای ورود به یک وضعیت واقعا انسانی ، در حال غرق شدن در نوع جدیدی از بربریت است ؟ " با این حال ، این اثر فراتر از انتقاد صرف از وقایع معاصر گام نهاده است و برخی تحولات جزئی را از منظر تاریخی دیده است ،مانند تولد تاریخ غربی . همچنین ذهنیت خود را از مبارزه با نیروهای طبیعی ، همانند آن چه در اسطوره ها نشان داده شده است ، در یک پیچش عظیم به تهدید آمیزترین تجربه های حال حاضر متصل می کنند . این کتاب شامل پنج فصل است که در نگاه اول به هم ارتباطی ندارند و با تعدادی یادداشت کوتاه همراه است . تجزیه و تحلیل های مختلف مربوط به پدیده هایی از قبیل جدا شدن علم از زندگی عملی ، اخلاق رسمی ، ماهیت دستکاری، فرهنگ سرگرمی و یک ساختار رفتاری پارانوئیدی است ، که بر ضد تلاش برای مقابله با نیروهای طبیعی بیان شده است و این نشانگر محدودیت های روشنگری است.