این باور که مرز روشنی میان عمومی و خصوصی وجود دارد و این مرز از اهمیت فلسفی و سیاسی فراوان و ماندگاری برخوردار است مختص چند فیلسوف انگشت شمار نیست، ریشه ی عمیقی حتی در بحث های سیاسی روزمره دارد. معانی مختلفی که از دو اصطلاح «عمومی» و «خصوصی» اراده شده و می شود چندان پرشمار و گوناگون اند که من در مقاله ای کوتاه نمی توانم حق مطلب را در مورد آنها ادا کنم. ازاین رو در عوض آن که بکوشم فشرده ای از تاریخ انواع کاربردهای این دو اصطلاح نقل کنم، یا بکوشم تفاوت های انتزاعی بیشتری میان آن ها پیدا کنم، مایلم سه نمونه ی کمابیش منجز از رفتار انسان را با خواننده در میان بگذارم...