استنلی روزن در این اثر با پیش نهادن تفسیری یگانه از پویسیس در افق فلسفۀ افلاطونی می کوشد هرگونه جهد فلسفی در جهت پاسخ دادن به مسایل بنیادین تاریخ فلسفه را نوعی برساختۀ نظری و در نهایت نوعی شعر قلمداد کند. زندگانی انسانی در تمامیت خود آمیزه ای از طرح مسایل بنیادین فلسفی و کوشش در جهت پاسخ دادن به آن ها است. ریشۀ این مسایل بنیادین، یعنی زمینه ای که این مسایل برای نخست بار در آن به دید آدمی در می آیند، زندگانی روزمره است. اما هرگونه کوششی در جهت پاسخ دادن به این پرسش ها، که ریشه در زندگانی پیشانظری دارند، مستلزم اتخاذ نوعی زندگانی نظری است. به سخن دیگر زندگانی نظرورزانه واکنشی به حیرت برخاسته از زندگانی پیشانظری است. هردوی این انواع زندگانی در کلیت خود به نوعی شاعرانگی، یا پیروزمندی شعر بر فلسفه، و سرانجام نیهیلیسم فلسفی می انجامند. اثر پیش رو کوششی است در جهت پی گیری این ستیز در ادوار گوناگون و به نزد اندیشمندان بزرگ تاریخ فلسفه از افلاطون تا هایدگر.