در تفکر سیاسی مدرن، ایده دولت دربردارنده ایده اصلاحات بوده و این موضوع جزو ثمرات نظری دولت به شمار رفته است. در خودآگاهی اصلاح گرایان، دولت نه به مثابه مفهومی مستقل، بلکه همواره در کنار تفکر و تأمل در باب مجموعه اسباب و عوامل عقب ماندگی جوامع اسلامی و عربی در ابعاد مختلف آن یعنی عقب ماندگی از عصر حاضر و به همان میزان دور شدن از دوران طلایی گذشته؛ و همچنین در جریان تفکر در باب مجموعه امکانات و شیوه های ممکن برای دستیابی به انگیزه های پیشرفت، رنسانس و همچنین تعامل و مشارکت راهگشا با تمدن مدرن، مطرح شده است. در هر صورت، از زمان بسته شدن دروازه های گفت وگو در خصوص موضوع «شرعی» در دوره میانه اسلامی، این جریان اصلاح گرایی اسلامی بوده که برای نخستین بار نظریه ای درباره دولت و امر سیاسی صورت بندی کرده و دانش خود را به عنوان تنها منبع موجود در این زمینه در اختیار نسل های پیاپی از فقها قرار داده است.