خانم "استوک" در هنگام خواب از همسرش می خواهد که شمع بالای سرش را خاموش کند. اما از آن جا که آقای استوک فقط با قرار دادن لب پایینی روی لب بالایی قادر به انجام این کار است، نفسش به سمت بالا رفته و شمع خاموش نمی شود. خانم استوک تصمیم می گیرد که این بار خود شمع را خاموش کند، اما او نیز با قرار دادن لب بالایی بر روی لب پایینی قادر به انجام این کار است، در نتیجه نفس به سمت پایین رفته و شمع خاموش نمی شود. آن ها از فرزندانشان، جان و آنی، می خواهند که این کار را انجام دهند. اما آن ها نیز یکی شمع را از بخش چپ لب و دیگری شمع را از قسمت راست لبش فوت کرد و هیچ یک نمی توانند شمع را خاموش کنند. سرانجام خانم استوک با مشاهده ی پلیس از او می خواهد که به خانه آمده و شمع را خاموش کند. پلیس با فوت اول شمع راخاموش می کند، اما همین که می خواهد از اتاق خارج شود، خانم استوک به دلیل تاریکی، شمع را روشن می کند و مشکلات خاموش ساختن شمع دوباره از نو آغاز می شود. کتاب حاضر حاوی 22 داستان شاد از نویسندگان مختلف است که "خانم استوک" یکی از آن هاست. برخی دیگر از داستان های کتاب عبارت اند از: پول پرست؛ یک اثر هنری؛ سال نوی ویلیام؛ روبان زرد؛ کشتی احمق ها؛ طلسم شده؛ ماجراهای تام سایر؛ ناف طلایی؛ شکارچی موش؛ باغ وحش؛ و بز ژولیوس سزاز.