داستانی طنز و اجتماعی درباره ی مردی سی و نه ساله که در یک آژانس تبلیغاتی به عنوان کپی رایتر مشغول به کار است و به موجب شغلش از همه ی موضوعات روز دنیا خبر دارد. کپی رایتر که مردی زن و بچه دار است پس از آشنایی با دخترکی هفده ساله بند دلش پاره می شود و در برابر درخواست او مبنی بر نگارش مقاله ای درباره ی جنگ سوریه و اتحاد یونان – ترکیه در قبال مسئله ی پناهندگان جواب مثبت می دهد. او که تاکنون در چاپ مقاله هایش در روزنامه های مختلف لندن ناموفق بوده است حالا در کمال ناباوری شاهد چاپ مقاله ی خود درباره ی سوریه و پناهندگان، با نام دخترک است. اما این موضوع اصلا ناراحتش نمی کند و مقاله های دیگری هم برای او می نویسد. کپی رایتر تنها پس از خیانت دخترک و شنیدن داستان رابطه ی او با هنرپیشه ای معروف از زبان خودش، تصمیم به تغییر اوضاع زندگی خود برای رسیدن به جایگاهی بالاتر می گیرد؛ او در پی کشتن رقیب عشقی اش است.