ماجرای این کتاب در زمان و مکانی جریان دارد که ساخته ذهن نویسنده است، شخصیت اصلی داستان دختری به نام سیبهفر است که خوابی عجیب که بیشتر به کابوس می ماند ذهنش را به خود مشغول می سازد. شبحی با نام فودیسر که همه چیز را راجع به او می داند از سرزمین ویران برایش می گوید و از آینده ای نه چندان خوب، از پشیمانی و حسرت های سیبهفر و خیانت هایی که به نزدیک ترین کسانش خواهد کرد… دختر در سرزمینی زندگی می کند که به تازگی صلح بر آن سایه افکنده، جایی که افراد بسیاری در اثر جنگ و خونریزی جان خود را از دست داده اند، میثاندری، منطقه ای که به گفته فودیسر خائن می پروراند و ممکن است هر آن زیر و رو شود!