لج کیل در شرف سیزده سالگی است؛ سنی که او استعدادی جادویی به نام ساوی را به ارث می برد. لج بیش از هر چیز خواهان قدرت دویدن مانند باد است اما چیزی که به دست می آورد بسیار متفاوت است... و خطرناک. حتی بدتر از آن، شخصی بیرون از خانواده دیده است که او چه کار می تواند بکند! اکنون، لج علاوه بر سعی در کنترل ساوی اش، باید نگران باشد که چگونه اسرار خانواده را حفظ کند. در این مسیر، او به چیزهای زیادی راجع به خود و خانواده اش پی می برد و با کسی که بعید می دانست دوست می شود و حتی به جایی می رسد که قدر ساوی اش را که تازه کشفش کرده، می داند...