کتاب به هیچ کس نگو، رمانی نوشته ی هارلن کوبن است که اولین بار در سال 2001 به چاپ رسید. درد فقدان برای دکتر دیوید بک، کمرشکن بود. و او هر روز در طول هشت سال گذشته، دوباره ترس و وحشت آن اتفاق را زندگی کرده است. آن برکه ی درخشان. نور کمسوی ماه. شیون های دلخراش. همان شبی که همسرش را ربودند. همان شبی که آخرین بار او را زنده دید. همه به دیوید می گویند که وقت گذشتن از آن ماجرا و فراموش کردن گذشته، یک بار برای همیشه، فرا رسیده است. اما برای دیوید بک، پایانی در کار نخواهد بود. پیامی بر صفحه ی کامپیوتر او ظاهر شده که حاوی عبارتی است که فقط او و همسرش می دانستند. دیوید بک ناگهان با غیرممکن ها رو به رو شده است—این که در جایی، و به طریقی، الیزابت هنوز زنده است.