در طول ساخت ورزشگاههای جام جهانی 2022 قطر، حداقل روزی یک کارگر بر اثر حوادث کاری کشته شدهاند! طبق آمار سازمان عفو بینالملل تا سال 2021 بیش از 6000 کارگر نپالی، فیلپینی و ... در حین ساخت استادیومهایی جانشان را ازدست دادهاند که قرار است لحظههای سرخوشی و اندوه مردمان بسیاری از سرتاسر جهان را به ارمغان آورند. ماجرای مرگ این کارگران یکی از نمودهای عینی و بسیار روشن وضعیت کارگری در کشورهای حاشیهی خلیج فارس است، درحالیکه ماجراهای کارگری در این کشورها خیلی پیشاز آغاز پروژههای جام جهانی وجود داشته و ابعادش بسیار گستردهتر است. ثروت و رفاه عمومی مردم کشورهای امارات متحدهی عربی، قطر، عمان، بحرین، عربستان و کویت، بهکارگیری زنان و مردان و کودکانی از جنوب شرق آسیا را موجب شده که برای مشکارهای خدماتی گوناگون در خانهها و اماکن دیگر، شبانهروز و در بدترین شرایط زیستی و رفاهی کار و زندگی میکنند، فقط به این دلیل که در کشور خودشان از همین حداقلها هم محرومند. کتاب «ساقهی بامبو» روایت زندگی یکی از این کارگران مهاجر است. جوزفین، دختری اهل فیلیپین برای گریز از فقر به کویت آمده و در خانهای کار میکند. در آن خانه است که درگیر عشقی با پسر خانوادهی کویتی میشود، پسری که در ابتدا سرشار از شور و شیدایی و میل به تغییر مناسبات فرهنگی خانواده و کشورش است. سعود السنعوسی در این رمان پر از جزئیات که حامل نشانههایی دقیق و درست از شاخصههای زیستی و فرهنگی کویت و فیلیپین است، به برساختهای اجتماعیای حمله کرده که تا پیشازاین به دلیل رفاه مردم کشورش، هیچگاه دیده و روایت نشده است. ساقهی بامبو، وضعیت تراژیکی را روایت کرده که برآمده از نابسامانی و نابرابری اقتصادی چنبره زده بر جهان امروز است و سرنوشتهای ازپیش ویرانشدهای را بر آدمها تحمیل میکند. ساقهی بامبو، نمایش لهشدگی مردمانیست که در عشق مفری برای نجات و زندگی بهتر میبینند و برابر فرهنگ پیشامدرن پیچیدهشده در زرورق مدرنیزاسیون، شکستخورده و ازدستشده، مجبور به رجعت به زادگاه فلاکتشان میشوند و در آنجاست که فرزند ثمرهی آن عشق بهفنا رفته، حال باید با هویت دوگانهاش زندگی سرشار از خفّت و وحشت را از سر بگذراند. تضاد شدید میان این یا آن بودن که در نام کوچک فیلیپینی و نام خانوادگی عربی قهرمان «ساقهی بامبو» هویداست، بر تضادهای طبقاتی در منظری اقتصادی و سویههای نژادی و قومی در منظری فرهنگی و سیاسی اشاره دارد که با ریزبینی و شناخت عمیق نویسنده از هر دو فرهنگ، به نقدی بیمهابا از فرهنگ غالب منجر شده و رمانی کوبنده و رادیکال را به ثمر نشاندهاست.