واژگان فروید واژگان روان کاوی است. مجموعه ای از واژگان نو و به ویژه واژه هایی که بر مبنای کاربرد زنده ی زبان ساخته شده اند تا «دانش از ناخودآگاه» را به بیان آورند، دانشی حاصل از تجربه ی واقعیت درمانگاهی. بنابراین، ورای زبان خاص و مبهم فروید، باید زندگی و دقت کلمه های کلیدی زبانش را دوباره کشف کنیم و این کار مترادف است با ورود به آثار، ادبیات و ذهن او. پس در این جا، تعریفی از این اصطلاحات، از ابعاد اصلی شان، از گرایش های کاربست شان در نظریه ی دقیقا تحلیلی موسوم به فراروان شناسی و از مسائل فکری شان می یابیم. بدین ترتیب، به رغم آشنابودن فریبنده ی این کلمه ها، دامنه شان را در معنای تعیین کننده شان و در تعامل شان دوباره کشف می کنیم. بدین سان می توانیم تأثیرات فلسفی روان کاوی، یعنی نظریه ی فرایندهای ناخودآگاه «تمایلات روانی جنسی» مبتنی بر درمان روان رنجوری ها را دریابیم و تأثیر «مکتب فروید» بر مفاهیم معاصر را درک کنیم.