کتاب درخشش زودگذر به معنای "آتش شیدایی" نوشته پیر دریو لاروشل است که خود از زندگی ژاک ریگو الهام گرفته شده است. بر اساس داستان جذاب این کتاب فیلمی نیز ساخته شده است که طرفداران بسیاری داشته است. آلن لروی الکلی در حال بهبودی در یک کلینیک توانبخشی در ورسای است او در کلینیک میماند حتی وقتی که پزشکانش معتقدند او آماده است به زندگی عادی بازگردد. او متفکر و مأیوس است و از همسرش که در نیویورک زندگی می کند جدا شده است. او قصد خودکشی دارد، اما ابتدا تصمیم می گیرد برای آخرین بار با دوستانش در پاریس دیدار کند و سعی می کند دلیلی برای زندگی پیدا کند. پس از ورودش به پاریس، او یکی پس از دیگری دوستان خود را می بیند و یک سری گفتگوها را انجام می دهد، برخی سطحی، برخی درونگرا. آشنایان قدیمی او را می گیرند و سپس یک مهمانی شام برگزار می کنند که لروی در آن شرکت می کند. در مهمانی به او نوشیدنی بیشتری می دهند و طعنه آمیز و جنگ طلب می شود. تضاد شدید و ماهیت ظاهرا بیمعنای موجودیت بورژوازی دوستانش، تنها لروی را در وضعیت ناامیدی بیشتری از فقدان معنایی درک شدهاش در زندگی قرار میدهد. صبح روز بعد، سولانژ، که عصر قبل در مهمانی بود، تماس گرفت. او به او ابراز علاقه می کند، اما او او را رد می کند و تلفن را قطع می کند. سپس به قلب خود شلیک می کند.